کاش آغوش تو می برد به اقیانوسم

ساخت وبلاگ
غرق در تلخ ترین وحشت یک کابوسم
من که از آمدنت مثل خزان مایوسم

رفتی و پشت سرت برگ به برگ افتادم
بر زمین جای قدم های تو را می بوسم

گردبادی شده ام دورِ جهان می گردم
من به دنبالِ "خودم"، این شَبحِ منحوسم

زده ام آتش در هیمه ی تنهایی خویش
تا که شاید متولد بشود ققنوسم

کاش می شد درِ زندانِ مرا باز کنند
سالیانی است که در بندِ "خودم" محبوسم

هیچ کس درک نکرد از نگهم درد مرا
بی تو دشوارترین واژه ی هر قاموسم

مثل یک ماهیِ در تُنگ، دلم تَنگ شده است
کاش آغوش تو می برد به اقیانوسم

جواد مهربان

yeklahzedarkenardelambishtarbman@

+ نوشته شده در  چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 8:48&nbsp توسط دکتر جواد مهربان   | 

مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 222 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 3:55