این حدیثی نیست تازه، کز زمان کودکی
نقش عشقش رسم شد در تار و پودم بیشتر
پای روضه، اشک های مادرم چون می چکید
در وجودم ناله می رویید نم نم بیشتر
هر شب او لالایی غربت به گوشم می سرود
مهرشان در جان من بالید کم کم بیشتر
از حسین (ع) آموختم آزادگی را نه عطش
کربلا جوشان تر است از چاه زمزم بیشتر
مشرق آمالِ من شش گوشه ی قبر شماست
شوق دیدار تو را دارم ز شبنم بیشتر
جواد مهربان
التماس دعا
yeklahzedarkenardelambishtarbman@