از نگاه تو غزل در تب و تاب افتاده است

ساخت وبلاگ
از نگاه تو غزل در تب و تاب افتاده است
مثل یک بره که در چنگ عقاب افتاده است

مثل آن کوخ نشینی که دقیقا شب عید 

سیل جاری شده؛ در خانه اش آب افتاده است

یا چو آن طفل یتیمی که به یاد پدرش
گریه سر داده و آشفته به خواب افتاده است

همه چون ذره به معراج نگاهت رفتند
تا ز خورشید رخت‌ بند نقاب افتاده است

همه سرگشته و مدهوش و غزلخوان شده اند
تا که در جنگل گیسوی تو تاب افتاده است

بس که موزون حرکاتی که به تقلید شما
تن رقاصک ساعت به شتاب افتاده است

جواد مهربان

yeklahzedarkenardelambishtarbman@

+ نوشته شده در  دوشنبه نهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 20:29  توسط دکتر جواد مهربان   | 
مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 221 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 1:39