وقتی که نیستی
همه ی کوچه های شهر
بن بست های تنگ دلگیری هستند
که
به ندیدنت ختم می شوند
و در انتهای این بن بست های کورِ نفرین شده
دلت می خواهد بنشینی
و به دیوار تنهایی ات تکیه بزنی
و خیره شوی به ورودیِ بن بستِ تنگِ دلگیر
و شاید ...
شاید ...
و شایدهای بسیار ،
امیدوارت کنند.
چقدر اینجا تنگ است
چقدر دلگیرست.
می شود آیا... ؟
یکی دارد می آید
یکنفر به انتهای بن بستِ تنگِ کور
خیره شده
باید بروم
این کوچه نمی تواند
دلتنگی دو عاشق را تاب بیاورد
جواد مهربان
yeklahzedarkenardelambishtarbman@
+ نوشته شده در دوشنبه نهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 20:32 توسط دکتر جواد مهربان |
مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 187 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 1:39