چنگیزِ چشم هات کسی را امان نداد

ساخت وبلاگ
صبح از کلام ِ تو آهسته، جان گرفت
خورشید در پناهِ رخت، آشیان گرفت

از خنده ی چو رعد و نگاه چو برق تو
باران چو آرشی شد و ‌رنگین کمان گرفت

تنها نه کشورِ دلِ من سوخت در غمت
عشقت، شد آتشی و کران تا کران گرفت

تا آذرخش ِ چشمِ شما جلوه ای نمود
همچون شراره ای شد و در کهکشان گرفت

چنگیزِ چشم هات کسی را امان نداد
از بلخ تا به ری همه را بی امان گرفت

با دشنه هایِ ابرویِ قاجاریِ شما
باج از تمام خلق جهان میتوان گرفت

مرجانِ داش آکلِ ناکام ِ قصه ها!
هجرِ تو روح از تنِ هر داستان گرفت

جواد مهربان

yeklahzedarkenardelambishtarbman@

+ نوشته شده در  شنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 21:59  توسط دکتر جواد مهربان   | 
مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 208 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 1:39